اخبار روزخبر اصلیسینما و ادبیات

آدم‌ربایی‌های واقعی با داستان سریال پوست شیر

پرونده های واقعی با موضوع سریال پوست شیر در زمان وقوع هم جنجالی شدند.

سریال پوست شیر هرچند تمام شد اما وعده سازندگان آن برای دو قسمت آسپین آف باعث شد تا این سریال کوبده و جذاب باز هم سر زبان ها بیفتد. این در حالی است که تاکنون بارها شاهد وقوع آدم ربایی های واقعی با ماجرایی مشابه بوده ایم.
به گزارش سایت جنایی ، سریال پوست شیر از جمله سریال های جنایی معمایی بود که در این سالها به شکلی کاملا حرفه ای قصه یک آدم ربایی خونین را روایت کرد. آدم ربایی که محور آن دختری به نام ساحل است و آدم ربایان برای ضربه زدن به نعیم، پدر ساحل او را می دزدند و مورد تجاوز قرار می دهند و در نهایت او را مقابل چشمان نعیم می کشند.  البته برخی سوالات که در ابتدای سریال مطرح شده بود بی پاسخ ماند. پیدا نشدن نفوذی طراح آدم ربایی در مقر پلیس و تیم محب یکی از این سوالات بی پاسخی است که تماشاگر را همچنان حیران باقی می گذارد.

 

4813485
حالا قرار است برای اولین بار  آسپین آف برای سریال پوست شیر ساخته شود و هنوز مشخص نیست رضا پروانه (علیرضا کمالی ) یا محب ( شهاب حسینی ) کدامیک شخصیت اصلی این آسپین آف خواهند بود.
به بهانه سریال پوست شیر نگاهی کردیم به چند پرونده آدم ربایی پر التهاب که کارآگاهان برای کشف آن ساعات سختی را گذارندند.

5187770

باران شیخی؛ یک ماه اسارت در دست آدم ربایان

باران شیخی دختر 8 ساله ای بود که پدرش خبر گم شدن او را به ماموران داد. آدم ربایان با پدر باران شیخی تماس گرفته و انگیزه خود را اختلاف مالی که پدر باران با آنها داشت اعلام کرده و خواستار پایان دادن به این اختلاف بودند.

بیشتر بخوانید: پرونده تجاوز گروهی در خمینی شهر؛ موضوع فیلم علفزار

باران یک ماه در دست آدم ربایان اسیر بود، افرادی که باران را دزدیده بودند بسیار حرفه ای عمل می کردند آنها با استفاده از تلفن ماهواره ای سعی داشتند رد خود را از بین ببرند و همین هم کار پلیس را سخت کرده بود. ردزنی های احتمالی هم نشان می داد آدم ربایان شهر به شهر جای خود را عوض می کردند و ردی از آنها باقی نمی ماند.
یک ماه طول کشید، فشار افکار عمومی بسیار زیاد شد و در نهایت کارآگاهان رد یکی از افراد دخیل در آدم ربایی را زدند و با اعتراف او پلیس توانست محل نگهداری باران را پیدا و این دختر را آزاد کند.

نسبتفامیلینعیموساحلبازیگرانسریالپوستشیردردنیایواقعیچیست؟ 1

قطع کردن انگشت دست پسر جوان برای تسویه حساب با پدرش

یکی دیگر از آدم ربایی های خشن که زمان وقوع سر و صدای زیادی به پا کرد آدم ربایی بود که حدود 15 سال قبل اتفاق افتاد. عاملان آدم ربایی جوانی را که با پدرش مشکل مالی داشتند ربوده بودند ، آنها این جوان 20 ساله را در یک خرابه نگهداری می کردند. به او آب و غذا نمی دادند و حتی اجازه استفاده از دست شویی هم نداشت. آدم ربایان از پدر این جوان 500 میلیون تومان پول خواسته بودند و در نهایت وقتی موفق نشدند این مرد کارخانه دار را راضی کنند یک بند از انگشت پسر جوان را بریده و برای پدرش فرستادند. متهمان بعد از دو هفته ردیابی و بازداشت شدند. آن هم در حالی که فکر می کردند به خواسته شان رسیده اند و پدر این جوان 500 میلیون تومان را به آنها خواهد داد.

ربودن دو کودک برای تسویه حساب با پدر قاچاقچی

پرونده ربودن یک خواهر و برادر در شرق ایران نیز یکی دیگر از پرونده هایی بود که بسیار معروف شد. قاچاقچیان برای اینکه با پدر این دو کودک تسویه حساب کنند ، خواهر و برادر 10 و 5 ساله را دزدیده و با خود برده بودند، جغرافیای سخت شرق ایران و البته امکانات زیاد قاچاقچیان این آدم ربایی را بسیار پیچیده کرده بود تا اینکه در نهایت بعد از دو ماه پلیس موفق شد این خواهر و برادر را نجات دهد. کودک ربایی که معمولا توسط باندهای قاچاق اتفاق می افتد کمتر به پلیس گزارش داده می شود چرا که طرف شاکی پرونده نیز خود خلافکار است و اعلام موضوع به پلیس می تواند دردسرهایی برایش داشته باشد. بنابراین آنها سعی می کنند تسویه حساب درون گروهی انجام دهند.

 

ربودن کودکی که هرگز به خانه بر نگشت

یکی دیگر از پرونده هایی که بسیار مورد توجه قرار گرفت پرونده ربایش پسر بچه 8 ساله ای بود که هیچ وقت به خانه برنگشت. این پرونده نیز در یکی از شهرهای مرکزی ایران اتفاق افتاده بود. آدم ربایان کودک را ربوده و با خود به شرق ایران برده بودند. مساله ربایش این کودک نیز تسویه حساب با پدرش بود. این کودک هرگز پیدا نشد هرچند رد او را در مرزهای افغانستان هم زده بودند اما با توجه به اینکه آدم ربایان دیگر تماسی با پدر کودک نگرفتند و او را به افغانستان منتقل کرده اند دیگر خبری از این کودک نشد.

بازنشستگی پیش از موعد انگیزه آدم ربایی

یکی دیگر از پرونده های آدم ربایی جالب، ربودن کودکی بود که اتفاقا کسی با والدین این کودک مشکلی نداشت اما مرد آدم ربا برای اینکه بازنشستگی پیش از موعد بگیرد کودک ربایی کرده بود. او فرزند یکی از همسایه هایش را دزد و بعد از بازداشت هم گفته بود انگیزه اش از اینکار متقاعد کردن رئیسانش برای بازنشستگی بوده است. او که درجه دار یک نهاد نظامی بود گفته بود تصمیم داشتم خود را به دیوانگی بزنم و آدم ربایی کردم تا ثابت شود دیوانه ام و من را بازنشسته پیش از موعد کنند.
واقعیت امر آدم ربایی این است که آدم ربایی یکی از خشن ترین جرایم است و در ایران نیز مجازاتی بسیار سنگین برای آن درنظر گرفته شده است. آدم ربایی در واقع تعرض به تمامیت جسمی افراد است و انگیزه نیز معمولا مالی و انتقام گیری است. آزادسازی فرد ربوده شده به دلیل اینکه ممکن است با خطر جانی او همراه باشد کار بسیار پیچیده ای است و افرادی که دوستی مانند رضا پروانه داشته باشند که میان خلافکاران نفوذ داشته باشد خیلی خیلی کم است. اما می توان گفت قربانیان آدم ربایی در بعضی مواقع پدری مانند نعیم دارند اما پلیسی مانند محب که خود زخم خورده از دست دادن فرزند است کمتر به ماموریت می رود .اما قربانیان آدم ربایی در درصد بسیار بالایی شرایطی مانند ساحل دارند. آنها برای تمام عمر روحی زخمی و بیمار خواهند داشت و حتی راه رفتن در خیابان برایشان سخت خواهد بود.

امتیاز شما

برای عضویت در کانال تلگرام کلیک کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا