از زندان مرخصی گرفتم و دوباره دزدی کردم
حامد 6 سال است در زندان به سر میبرد. او بعد از مرخصی گرفتن از زندان باز هم دست به سرقت زد و جرمی تازه به پروندهاش اضافه شد. حامد برای سایت جنایی درباره شرایط زندگیاش میگوید.
*چرا در زندان هستی؟
به جرم سرقت.
*چطور دوباره به همین جرم در حال محاکمه هستی؟
چون دوباره سرقت کردم.
*چطور این کار را کردی؟
از زندان مرخصی گرفتم و وقتی که بیرون آمدم با چند نفر از دوستانم سرقت کردم.
*در چند سرقت بودی؟
فقط در دو سرقت بودم. بقیه سرقتها کار من نبود.
*چه چیز را سرقت میکردی؟
موبایلقاپی میکردم. در واقع کار اصلی من این است اما کارهای دیگر هم میکردم. این آخری، سرقت یک خانه است.
*زندان برای این است که تنبیه شوی و دیگر این کار را نکنی اما تو از زندان بیرون میآمدی و این کار را تکرار میکردی، چرا؟
میخواستم وقتی از زندان بیرون آمدم سرمایهای داشته باشم تا با آن زندگی کنم.
*یعنی زندان برای تو کارساز نبود؟
معلوم است که زندان کار ساز نیست. وقتی که با کارگری و کار درست نمیشود پول یک زندگی را تامین کرد، مجبورم دزدی کنم.
*اما تو در زندان به پول نیاز نداشتی.
پدر و مادرم زن و بچهام که داشتند. آنها چه کنند؟
*پول دزدی را خرج چه چیزی میکنی؟
خرج خورد و خوراک و هزینه روزانه. مثل همه مردم خرج میکنم کار دیگری نمیکنم.
*حتما میدانی شرایط از این به بعد برایت سختتر خواهد شد و مرخصی هم نخواهی داشت.
دیگر چارهای ندارم. باید تحمل کنم.
*وکیلی داری که کمکت کند؟
یک وکیل دارم. همسرم برایم وکیل گرفته است. حالا ببینیم وکیل برایمان چه میکند.