با آنکه سن زیادی ندارد کلکسیونی از خلافها را در پروندهاش به ثبت رسانده است. محمود مرد جوانی است که در تازهترین اقدام مجرمانه خود به اتهام سرقت در بازداشت است. انواع سرقت بیشترین سابقه این متهم است، البته جرایم دیگری مثل فروش مشروبات الکلی، قاچاق و اجاره خانه به خلافکاران را هم در کارنامه دارد. در ادامه گفتوگوی سایت جنایی با این متهم سابقهدار را بخوانید:
*الان به چه جرمی دستگیر شدهای؟
سرقت موتورسیکلت، سرقت خودرو مزدا، سرقت از انباری خانهها.
*سابقه داری؟
بله، قبلا به خاطر مشروبات و قاچاق بازداشت شده بودم، اما دفعه قبل به خاطر درگیری بود. الان هم که به خاطر سرقت.
*چطور این سرقت میکردی؟
سر آچار آلن را تیز کرده بودم و داخل قفل موتور سیکلت و مزدا میانداختیم، قفلشان را میشکستم و آنها را سرقت می کردم. با وسیلهای که درست کرده بودم هر وسیله نقلیهای را می توانم سرقت کنم. سرقتها را هم زیر 5 دقیقه انجام میدادم. موتور را سرقت میکردم تا در خیابانها گشت بزنم و دنبال خودروی مزدا میگشتم. اولین مزدایی که پیدا میکردم در کنارش توقف میکردم و مزدا را میدزدیدم.
*سرقت از انباریهای چطوری انجام میدادی؟
با 4 نفر از همدستانم، سوار خودروی مزدا در خیابانهای بالا شهر گشت میزدیم، خانهای که مناسب بود را انتخاب می کردیم و چهار نفری کرکرههای برقی را بالا میدادیم، یکی از ما از زیر کرکره وارد پارکینگ میشد و در ورودی را برای بقیه باز می کرد. بعد که وارد ساختمان میشدیم هر چیزی که در انباریها بود و به دردمان میخورد سرقت میکردیم.
*اموال مسروقه را چه می کردید؟
موتورها را که بعد از چند روز به مالخر میفروختم و حدود 4 تا 5 میلیون تومان پول میگرفتم. وسایل خانه را هم با هر قیمتی به مالخرم میفروختم، او هم با دو برابر قیمت به مشتری که میخواست مصرف کند می فروخت.
*مالخر با موتورسیکلتها چه میکرد؟
موتورها را با سند مزایدهای 15 تا 20 میلیون تومان میفروخت.
*اتهام درگیری سر چی بود؟
خانهای را اجاره کرده بودم و هر شب اتاقهای خانه را شبی 100 هزار تومان به دانشجویان یا کسانی که از شهرستان آمده بودند و جایی برای ماندن نداشتند اجاره میدادم. چند نفر سراغم آمدند که میخواستند خانه را از چنگم دربیاورند. با آنها دعوایم شد و چون آنها را کتک زده بودم دو ماه به زندان افتادم.
*اتاقها را به خلافکارها هم میدادی؟
برایم فرقی نداشت، هر کسی که پول میداد. بعضیها که اتاقها را اجاره میکردند خلافکار بودند برای کارهای خلاف دنبال جا بودند.
*مثلا چه خلافهایی؟
گاهی دور هم جمع میشدند برای سرقت نقشه بکشند، گاهی برای فروش مدارک جعلی. البته برای این اجاره ها، حق کمیسیون هم می گرفتم.
*چرا دوباره سرقت را شروع کردی؟
از زندان که آزاد شدم خانهای که اجاره کرده بودم پلمپ شده بود و برای پول درآوردن مجبور شدم دوباره دزدی کنم.
*شگردهای سرقت را را از کجا یاد گرفتی؟
تمام این تجربه ها را در زندان و از همبندان و بچههای زندان یاد گرفتم. هر بار که به زندان میافتادم، یک شگرد خاص از هم سلولیهایم یاد می گرفتم و بعد تصمیم می گرفتم که از آن شگرد برای پول درآوردن استفاده کنم که گیر نیفتم، اما باز هم گیر میکردم.