تازه‌داماد که مرد میانجی را با ضربات چاقو زده و تا پای مرگ کشانده بود برای بازگشت به زندگی از قضات کمک خواست.
به گزارش اعتمادآنلاین ، متهم که بعد از 4 سال حبس حالا درخواست اعسار داده است، در زمان حادثه با وارد کردن ضربات متعدد بر بدن مردی که در یک درگیری قصد میانجیگری داشت او را تا آستانه مرگ کشاند اما مرد قربانی به طور معجزه‌آسایی نجات پیدا کرد.
سال 99 بود که پلیس در جریان درگیری خونینی بین چند جوان در پیشوای ورامین قرار گرفت. زمانی که ماموران به محل رسیدند، متوجه شدند پسر جوانی به نام پوریا به‌شدت زخمی شده و او را به بیمارستان برده‌اند. پوریا برای مدت طولانی در بیمارستان بستری و بیهوش بود و پزشکان از او قطع امید کرده بودند تا اینکه پسر جوان به طور معجزه‌آسایی زنده ماند.
در همین حین ماموران تحقیقات را برای دستگیری عامل درگیری آغاز کردن.د آنها متوجه شدند ضارب بهنام نام دارد و بعد از وارد کردن ضرباتی بر بدن پوریا فرار کرده است. در حالیکه پلیس رد این مرد جوان را در چند روستا و شهر گرفته بود سرانجام او را در خانه پدری‌اش دستگیر کرد.
بهنام در بازجویی‌ها به زدن ضربه بر بدن پوریا اعتراف کرد، اما گفت یک ضربه بیشتر نزده است. به این ترتیب پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
در جلسه رسیدگی ابتدا پوریا در جایگاه قرار گرفت و گفت: من برای میانجیگری وارد درگیری شدم و سعی کردم دو طرف را آرام کنم، اما بهنام روی من چاقو کشید و چندین ضربه زد. هنوز صدای ضرباتی که بر بدنم وارد می‌شد در گوشم است. بیهوش به بیمارستان برده شدم و زمانی که به هوش آمدم متوجه شدم چندین روز از حادثه گذشته است. پزشکان به من گفتند امیدی به اینکه زنده بمانم نداشتند چون دیافراگم با ضربه چاقو از بین رفته بود و حالا هم با لوله‌ای که به جای دیافراگم گذاشته‌اند زنده هستم.
شاکی در ادامه گفت: برای زنده ماندن نزدیک به یک میلیارد تومان هزینه کردم. حالا هم هزینه درمانم را می‌خواهم و هم دیه.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او اتهام را رد کرد و گفت: من یک ضربه بیشتر نزدم. علتش هم این بود که پوریا می‌خواست مرا بکشد. او با چاقو حمله کرد. من هم او را زدم تا خودم را نجات بدهم.
در این هنگام قاضی گفت: شاهدان گفته‌اند پوریا چاقو نداشت و برای وساطت آمده بود.
متهم در پاسخ سکوت کرد و چیزی نگفت.
در پایان رای بر پرداخت دیه و خسارت به قربانی صادر شد.
متهم مدتی بعد با ارسال نامه‌ای به دادگاه درخواست اعسار کرد. وقتی جلسه رسیدگی به این نامه برگزار شد، متهم گفت: چندماه قبل از بازداشت، عقد کرده بودم. روز حادثه نمی‌خواستم وارد دعوا شوم و زندگی‌ام تباه شود. حالا با اتفاقی که افتاده و اشتباهی که من کردم هم زندگی خودم تباه شده و هم زندگی زنم را خراب کردم. یک میلیارد تومانی که برایم حکم صادر کردند بسیار سنگین است و نمی‌توانم آن را پرداخت کنم درخواست دارم آن را قسط‌بندی کنید. می‌توانم 200 میلیون تومان پیش قسط بدهم و مابقی آن را هم قسطی پرداخت کنم. 4 سال است در زندان هستم و روز خوش نداشته‌ام. درخواست دارم قضات کمک کنند.
سپس دو شاهدی که متهم معرفی کرده بود در جایگاه قرار گرفتند و جزئیاتی از زندگی بهنام گفتند. آنها گفتند او فقیر است و حتی پدر و مادرش هم پول زیادی ندارند.
در پایان قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.
