درخواست زن جوان برای گرفتن حضانت فرزند از پدر سارق

سعیده درخواست حضانت دخترش را دارد. همسر سابق این زن به جرم سرقت در زندان است. سعیده از زندگی سخت و تلخی که دارد برای سایت جنایی می‌گوید.
*چند سال است که از همسرت جدا شده‌ای؟
۴ سال قبل از هم جدا شدیم. در آن زمان دخترم ۵ ساله بود شوهرم گفت می‌خواهد بچه پیش او باشد و من هم قبول کردم. ملینا را به پدرش دادم. البته هفته‌ای یکبار او را می‌دیدم.
*چرا قبول کردی بچه پیش پدرش باشد. معمولا پذیرش این مساله برای مادر سخت است.
می‌دانستم شوهرم دخترش را خیلی دوست دارد. ضمن اینکه نمی‌خواستم لجبازی کنم و بچه بیشتر آسیب ببیند. وقتی از شوهرم جدا شدم هیچ چیز نداشتم او بهتر از من می‌توانست از بچه مراقبت کند.
*حالا چه وضعیتی داری؟ از زندگی‌ات راضی هستی؟
در یک شرکت خصوصی کار می‌کنم. حقوقم به حدی هست که بتوانم اجاره خانه بدهم و خرجی زندگی‌ام را تامین کنم.
*چرا شوهرت زندانی شده؟
او به اتهام سرقت زندانی شده است.
*قبلا هم سابقه خلاف داشت؟
سابقه که نداشت اما آدم درست و حسابی نبود.
*چرا از هم جدا شدید؟
دوستش داشتم اما دیگر نمی‌توانستم آنطور که او زندگی می‌کند ادامه دهم. خیلی رفیق‌باز بود. همیشه با دوستانش بود. من همیشه در تعلیق زندگی می‌کردم.
*می‌دانی چرا سرقت کرده است؟
سر همین رفیق‌بازی‌هایش. البته می‌گوید اجناس سرقتی را او ندزدیده دوستش دزدیده و اجناس را در خانه او گذاشته اما به هرحال بازداشت است.
*چرا می‌خواهی حضانت دخترت را بگیری؟
من حالا شرایط بهتری دارم. زندگی‌ام آرام است و بچه پیش من راحت‌تر زندگی می‌کند. البته فکر می‌کنم با توجه به اینکه ممکن است چند سال زندان به شوهرم بدهند او خودش هم راضی باشد بچه پیش من باشد.
*حالا بچه‌ات کجاست؟
پیش مادربزرگش است. من مادر او هستم و حقم است بچه‌ام را بگیرم.