اخبار روز

درخواست طلاق از همسر به خاطر دوست صمیمی شوهر

دعوای زن جوان با دوست صمیمی شوهرش، زندگی مشترک او را از هم پاشید. این زن که نتوانست ارتباط خوبی با دوست صمیمی شوهرش و همسر او داشته‌باشد، درنهایت باعث شد زندگی خودش به مسیر طلاق کشیده شود. مرد جوان وقتی دید همسرش باعث برهم خوردن ارتباطش با دوست صمیمی‌اش می‌شود، تصمیم گرفت برای همیشه به زندگی مشترکش پایان دهد.

به گزارش جام جم، زن جوان وقتی در مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی‌اش گفت: آقای قاضی شوهرم زندگی مشترک‌مان را به خاطر دوستش نابود کرد، آن هم فقط به خاطر این‌که من نتوانستم با او و همسرش ارتباط خوبی برقرار کنم. من و تاجیک از هشت ماه پیش زندگی مشترک‌مان را آغاز کردیم. ما پیش از ازدواج آشنایی زیادی نداشتیم. از طریق یکی از آشنایان به هم معرفی شدیم، مدت زمان کمی هم با یکدیگر رفت و آمد داشتیم تا این‌که تصمیم به ازدواج گرفتیم. تصور می‌کردم پس از ازدواج با تاجیک خوشبخت‌ترین زن دنیا می‌شوم. او ادعا می‌کرد مرا عاشقانه دوست دارد. کلی وعده و وعید به من داد اما حالا فقط به خاطر دوست صمیمی‌اش مرا کنار گذاشت. ماجرا از این قرار بود که از همان روزهای اول آشنایی‌ام با تاجیک، او امیر و همسرش را هم با من آشنا کرد و گفت امیر صمیمی‌ترین دوستش است. ما اکثرا با هم چهار نفری بیرون می‌رفتیم. اوایل هیچ مشکلی با آن زن و شوهر نداشتم، ولی کم کم بعد از چند ماه، متوجه رفتارهای عجیب همسر امیر شدم. انگار از من خوشش نمی‌آمد. با این حال ما با هم رفت و آمد داشتیم. تمام آخر هفته‌هایمان باید با امیر و همسرش سپری می‌شد. من هم مجبور بودم رفتارهای آن زن را تحمل کنم. تا این‌که دیگر طاقتم را از دست دادم و از تاجیک خواستم رفت و آمدمان را با آنها کمتر کنیم. او اما در کمال تعجب با من دعوا به راه انداخت و گفت دیگر حق ندارم در روابط او با دوستانش دخالت کنم. خیلی از این رفتارش تعجب کردم. تا این‌که یک روز با همسر امیر دعوایمان شد. از آن روز به بعد دیگر نخواستم آنها را ببینم. ولی همین مسأله باعث بدبختی من شد. تازه فهمیدم تاجیک دوستش را از من و زندگی‌مان بیشتر دوست دارد. او آن‌قدر این مسأله را کش داد که در نهایت تصمیم به جدایی گرفتیم.

در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی همسرم از همان روزهای اول آشنایی‌مان می‌دانست چقدر ارتباط خوب و صمیمی با امیر دارم. امیر مثل برادرم است. سال‌ها در حق من برادری کرده‌ است. نمی‌توانم بدون او زندگی کنم. اما از همان روزهای اول بی‌دلیل نسبت به ارتباط ما حسادت می‌کرد. در آخر هم یک دعوای بی‌دلیل به راه انداخت و از من خواست دیگر ارتباطی با امیر نداشته‌باشم. من نمی‌توانم به دلیل رفتارهای بچگانه همسرم، ارتباط چند ساله با دوست صمیمی‌ام را از دست بدهم. هرچه با او صحبت کردم فایده‌ای نداشت و حاضر نشد کوتاه بیاید. هر بار می‌خواستیم امیر و همسرش را ببینیم غر می‌زد. دیگر از دست کارها و رفتارهایش خسته شدم. برای همین دیگر نمی‌خواهم در کنار این زن زندگی کنم.

در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.

1/5 - (2 امتیاز)

برای عضویت در کانال تلگرام کلیک کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا