رابطه پنهانی با صاحبخانه، زندگی زن جوان را ویران کرد
لیدا از سوی زن صاحبخانهاش به رابطه نامشروع متهم شده است. او برای سایت جنایی درباره چرایی جرمی که مرتکب شده است میگوید.
*چند سال داری؟
30 ساله هستم.
*تنها زندگی میکنی؟
بله.
*چرا تنها هستی
وقتی 20 ساله بودم ازدواج کردم و 6 ماه بعد از شوهرم جدا شدم. در واقع در دوران عقد بود که جدا شدیم بعد از آن دیگر زندگی مستقلی تشکیل دادم و خودم زندگی میکنم و تنها هستم.
*پدر و مادر داری؟
بله آنها در شهرستان زندگی میکنند. من در تهران کار میکنم و خانهای هم اجاره کردهام.
*مردی که با او رابطه داشتی کیست؟
او صاحبخانه من بود. 4 سال است که در خانه او زندگی میکنم. به همدیگر علاقهمند شدیم و بعد هم همسرش فهمید.
*تو میدانستی او خانواده دارد، چرا با او رابطه برقرار کردی؟
از تنهایی خسته شده بودم.
*میتوانستی با کسی که مجرد استدر ارتباط باشی.
به هر حال باید کسی باشد که آدم از او خوشش بیاید. وحید مرد خوش تیپ و جذابی است.
*همسرش چطور متوجه شد؟
چند ماه گذشته وحید به من گفت لازم نیست اجاره بپردازم. من هم پولی نمیدادم اما وحید به همسرش گفته بود من اجاره میدهم. همسرش که متوجه شد وحید دروغ گفته قشقرق به پا کرد. بعد از آن هم مشکوک شد. یک روز وقتی وحید در خانه من بود او وارد خانه شد و پلیس را خبر کرد.
*وحید چطوری وقتی همسرش بود به خانه تو میآمد؟
همسرش کار میکرد یکبار زود از سرکار برگشته و ماشین وحید را در خانه دیده بود و بعد مقابل در خانه من آمد و موضوع را متوجه شد.
*آنها فرزند هم دارند؟
نه ندارند. 5 سال قبل ازدواج کردند اما وحید گفت همسرش را دوست ندارد و بچه هم نمیخواهد.
*باور کردی؟
بله.
*پس چرا او را طلاق نمیداد؟
میگفت چون فامیل هستند نمیشود.
*حالا وحید چه میگوید؟
میگوید به خاطر پدر و مادرش نمیتواند جدا شود و فعلا من به دردسر افتادهام.
*پس در واقع تو کنار گذاشته میشوی.
بله فکر میکنم اینطوری شود.
*خانوادهات خبر دارند چه اتفاقی افتاده است؟
خبر ندارند. من روی گفتن ماجرا را ندارم.
*محل کارت چطور؟
مرخصی گرفتم. کاش کسی نفهمد. کاش تا آن زمان موضوع حل شوم.
*زندگیات را خراب کردی.
بله متاسفانه همینطور است. ارزشش را نداشت.