شاگرد مغازه ام، میخواست با زن سابقم ازدواج کند، انتقام گرفتم
مردی که شاگرد مغازه خود را عامل جدایی از همسرش میدانست و از او انتقام گیری کرده بود، با دستور قضایی بازداشت شد.
به گزارش سایت جنایی، مردی با مراجعه به دادسرای ویژه سرقت از صاحبکار قبلی خود به خاطر ضرب و جرح و سرقت خودرو پرایدش شکایت کرد. پس از آن پرونده برای رسیدگی در اختیار بازپرس شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت تهران قرار گرفت. وقتی شاکی پرونده که مردی 27 ساله بود مقابل بازپرس علیرضا بهشتی قرار گرفت، گفت: چند هفته قبل مردی که مدتی در مغازه خواروبار فروشی او کار میکردم و به خاطر اعتراض به حقوق کمی که میداد، اخراجم کرده بود، به من حمله کرد و با قمه به جانم افتاد. بهنحوی که راهی بیمارستان شدم. او مرا تا سر حد مرگ زد و مجروح کرد. وقتی در بیمارستان بودم و کمی حالم بهتر شد فهمیدم او پس از زدن من خودرو پرایدم را هم سرقت کرده است.
با طرح این شکایت بررسی ماجرا به دستور بازپرس بهشتی به ماموران پلیس سپرده و متهم که 30 سال دارد شناسایی شد.
متهم پرونده در بازجوییها قضیه را از زاویه دیگری تعریف کرد و گفت: من با شاکی پرونده دوست بودم. میدانستم که در بازار کار میکند اما بعد از مدتی ورشکست شد و بیکار بود. از آنجایی که با هم دوست بودیم به او پیشنهاد دادم در مغازه من کار کند تا هم من دست تنها نباشم و هم کمک کنم که وضع مالی او سر و سامان بگیرد. اتفاقا بر خلاف ادعایش حقوق خوبی هم به او میدادم، اما به او شک کردم که با زنم ارتباط دارد،. در عین حال مدرکی هم برای رسیدن به قطعیت وجود نداشت. فقط همسرم دایم با من دعوا میکرد و در نهایت مهریهاش را اجرا گذاشت و طلاق گرفت. من هم بعد از این اتفاقات از شاکی عصبانی اخراج شدم و اخراجش کردم، اما بعد از آن باز هم تحقیق کردم و فهمیدم همسر سابقم به پیشنهاد او از من طلاق گرفته است. او همسرم را فریب داده بود که از من جدا شود و با او ازدواج کند. آن روز این مرد که زنم را فریب داده بود و همسر سابقم را با هم دیدم، آنها با هم در خودرو پراید او نشسته بودند و تا من آمدم سراغشان بروم او که ماشینش جلوی خانهاش پارک بود پیاده شد و بدون اینکه متوجه من شود داخل خانه رفت. من به سراغ همسر سابقم رفتم و کتکش زدم. در ادامه وقتی شاکی پایین آمد با قمه به جان او افتادم و او نتوانست فرار کند. او همسرم را فریب داد و مرا بدبخت کرد تا با هم ازدواج کنند. بعد از اینکه این آدم را با قمه زدم برای انتقام ماشینش را با خود بردم تا آتش بزنم اما ماشین در پارکینگ گذاشتم چون فهمیدم پلیس دنبالم است. در نهایت هم دستگیر شدم.
با این اعترافات متهم با صدور قرار قانونی در اختیار ماموران پلیس قرار گرفت و در حال حاضر تحقیقات در این مورد ادامه دارد .