شوهرم 10 سال است به من هدیه نداده است؛ طلاق میخواهم
زن جوان که از بیتوجهیهای همسرش خسته شده بود، تصمیم گرفت به زندگی مشترک خود برای همیشه پایان دهد. او وقتی در مقابل قاضی دادگاه خانواده تهران قرار گرفت، موضوع عجیبی را مطرح کرد. این زن به قاضی گفت که هیچوقت در زندگی مشترکشان از شوهرش کادو نگرفته و این مسأله همیشه او را آزار میداده است.
به گزارش جام جم، زن جوان در توضیح ماجرای زندگیاش گفت: ۱۰سال است با پرویز ازدواج کردهام، ولی در این مدت محبت زیادی از او ندیدم. او درست بعد از ازدواجمان خیلی زود نسبت به همه چیز بیتفاوت شد. حتی روزهای اول زندگی مشترکمان هم هیجان نداشت. انگار چند سال بود که با هم زندگی میکردیم. همه چیز برایش عادی بود. من هم سعی میکردم خیلی به این رفتارهایش توجهی نکنم. حرفی نمیزدم که دعوا به راه نیفتد. چند سال گذشت و زندگی ما حتی از قبل هم عادیتر شد تاجایی که من تصور میکردم پرویز مرا دوست ندارد. او حتی دوست نداشت ما بچهدار شویم و زندگیمان کمی تغییر کند. بااین حال سعی کردم همه چیز را تحمل کنم، ولی چیزی که بیشتر ازهمه دراین سالها آزارم میداد، این بود که پرویز حتی یکبار هم برای من هدیه نگرفت. حتی به مناسبت تولدم! هیچوقت از شوهرم کادویی دریافت نکردم. او هربار به مناسبتهای مختلف ازمن میخواست خودم برای خودم یک هدیه بخرم. ازهمان پولهایی که هر ماه برایم واریز میکرد برای خودم کادو میخریدم. خیلی عجیب بود، ولی پرویز حتی حاضر نمیشد که کمی وقت بگذارد و یک هدیه کوچک برایم بخرد. اوایل با خودم میگفتم شاید هنوز سلیقه مرا نمیداند، ولی حالا که ۱۰سال اززندگی مشترکمان گذشته یک بارهم برایم کادو نخریده است. دیگر ازاین رفتارهایش خسته شدم. اصلا دلم نمیخواهد زیر یک سقف با او زندگی کنم. بارآخر وقتی نسبت به این رفتارش اعتراض کردم، او دعوا و دادوبیداد بهراه انداخت. برایهمین فکر میکنم فایدهاینداردورفتار پرویزهیچوقت عوضنمیشود. برایهمین تصمیمگرفتم برایهمیشه به زندگیمشترکمان پایان دهم.
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: همسرم به دنبال بهانه بود. او از همان روزهای اول با اخلاقهای من آشنایی داشت. میدانست که خیلی اهل این کارها نیستم. اینکه بخواهم رمانتیک باشم یا مرتب برای همسرم کادو بخرم. همیشه به هر مناسبت خودم از او خواستم که برای خودش یک هدیه بخرد. برایش پول واریز میکردم و میگفتم هرچه خودت دوست داری بخر. فکر نمیکنم این رفتار بد باشد. چون خودش هم میداند که من سلیقهام خوب نیست. حتی وقتهایی که دو نفری با هم به خرید میرویم، او از انتخابهای من خوشش نمیآید. من هم وقتی این رفتارها را میدیدم سعی میکردم چیزی به سلیقه خودم برایش نخرم که ناراحت نشود. نمیدانستم که او عذاب میکشد.
در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست که موضوع دعواهایشان را با یک مشاوره خانواده مطرح کنند.