تحقیقات جنایی در مورد مرگ مشکوکی که پر شهریار اتفاق افتاده است با نیابت قضایی در دادسرای جنایی تهران پیگیری شد.
به گزارش سایت جنایی، دو مرد جوان در هجدهمین روز مهر ماه سال ۱۳۹۹ فوت شدند. براساس تحقیقات اولیه این دو نفر صبح روز حادثه با هم قرار داشتند تا حساب های مالی خود را انجام دهند. یکی از این دو نفر به نام کاوه که در گاراژ محل کار خود در اسلامشهر میزبان دوستش بود، پس از جلسه مالی در حدود ظهر مشروب مسموم خورد و دقایقی بعد فوت کرد. دوست او نیز در همان محل و پیش از رسیدن آمبولانس در حالی جان باخت که مشروب را فقط بو کرده بود.
معاینه اجساد و آزمایش باقیمانده مشروب فاش کرد این نوشیدنی به سیانور آلوده بود. همچنین این فرضیه مطرح شد که قاتل ناشناس با هدف کشتن کاوه مشروب مسموم را در اختیار او گذاشته و دوست کاوه نیز ناخواسته و خارج از برنامه طراحی شده، جان باخته است.
با تحقیقاتی که در اسلامشهر انجام شد، رد مشروب فروش بعد از چند سال در تهران به دست آمد. پس از آن بازپرس براعه، بازپرس جنایی تهران، فرد مظنون را برای تحقیق احضار کرد.
این مظنون گفت: من قصاب هستم و به کاوه فقط گوشت میفروختم، چند روز قبل از آن هم به او گوشت تحویل دادم و از ماجرای مشروب خبر ندارم .
این در حالی بود که خانواده کاوه، عروس سابق خود را به عنوان مظنون معرفی کردند و گفتند: این زن پس از مرگ پسرمان با فرد دیگری ازدواج کرده است. ما احتمال می دهیم که او سیانور در مشروب ریخته باشد.
در تحقیقات مشخص شد همسر کاوه به او پیامک داده و نوشته بود: یک یخچال دیگر بخر از شر این یخچال که همیشه بوی مشروب میدهد خلاص شوم.
همین موضوع باعث ظن به همسر مقتول شد و او به دادسرای جنایی تهران احضار شد. این زن گفت: شوهرم متولد ۶۱ بود و ما دو بچه پسر ۹ و ۵ ساله داریم. کاوه با پدرش که کارخانه دار است اختلاف داشت به حدی که پیش پدر کار نمیکرد و در گاراژ پیش پسرعموهایش در زمینه کار تعمیر یخچال تریلی دفتر داشت. شوهرم کار خرید و فروش ماشین و یخچال تریلی و تعمیر آنها را انجام میداد. تاجایی که میدانم مشروب هم میخورد اما از وقتی بچههایم به دنیا آمدند مشروب را خانه نمی آورد که یک وقت بچهها اشتباه نخورند.
این زن ادامه داد: یکی از بچههای ما پیوند کلیه شده و شوهرم به همین خاطر بیشتر مراقب بود. در این بین شوهر مرحومم یک بار کرونا گفت و در همان زمان مشروب به خانه آورد. همان موقع مقداری مشروب در یخچال ریخت که پس از آن من چند بار به او گفتم یخچال را عوض کنیم.
این زن در عین حال یکی از کارگرانی را که هم برای کاوه و هم برای پدر او کار می کرد، به عنوان مظنون معرفی کرد و گفت: بررسی دوربینها نشان داده روز حادثه کارگری که برای پدر همسرم و خود همسرم کار میکرد، مدتی قبل از ورود همسرم و دیگر مقتول پرونده وارد دفتر کاوه شد و چند دقیقه بعد بیرون آمد. به همین خاطر همان موقع او بازداشت شد، اما نتیجه ای نداشت.
این زن در مورد اختلاف پدر شوهر و همسرش نیز گفت: ماجرا به قبل از ازدواج ما بر میگردد و من چیز زیادی نمیدانم. اما بعد فوت او شنیدم اختلافشان به زن دیگری که زن صیغهای یا همسر دوم پدرشوهرم بود، مربوط میشود. یکی از کارگرها به من گفت انگار پدر شوهرم مشکوک می شود که پسرش با آن زن ارتباط دارد و همین دلیل اختلاف آنها است.
در حال حاضر با بدست آمدن این نتایج، تحقیقات در مورد این پرونده جنایی ادامه دارد.