شکیب قصد دارد از همسرش جدا شود. او میگوید در سالهای اعتیاد همسرش سختی بسیار زیادی را تحمل کرده است. شکیب برای سایت جنایی از زندگی با زن معتاد و مشکلات آن میگوید.
*چرا میخواهی از همسرت جدا شوی؟
همسرم اعتیاد دارد. من 6 سال پیش متوجه شدم و در تمام این سالها تلاش کردم ستاره اعتیادش را ترک کند اما این کار را نکرد.
*بچه هم دارید؟
بله یک دختر دارم. حضور مادر معتاد در زندگی یک دختر 4 ساله بسیار بد است. دخترم چیزهایی را یاد گرفته که میترسم آیندهاش نابود شود.
*چطور متوجه اعتیاد همسرت شدی؟
مدتی بود تلاش میکرد لاغر شود. میگفت دارو میخورد که لاغر شود فکر میکرد بعد از زایمان چاق شده است. من میگفتم هرطوری باشی تو را دوست دارم اما ستاره میگفت دوست دارد لاغر شود. بعد از مدتی متوجه شدم خیلی پرخاشگر شده، بیموقع میخوابد و اصلا غذا نمیخورد. چندبار گفتم پیش دکتر برویم، قبول نکرد. یک روز پایپ در کشوی کابینت پیدا کردم و فهمیدم زندگیام نابود شده است. او شیشه مصرف میکرد که لاغر شود اما چنان معتاد شده بود که خودش هم متوجه نبود.
*او را تشویق به ترک کردی؟
من عاشق ستاره بودم. همه زندگی من این زن است، همین زنی که حالا میخواهم طلاقش بدهم. چندبار سعی کردم کمک کنم ترک کند. میلیونها تومان پول روانشناس و دکتر و کمپ ترک اعتیاد دادم اما فایدهای ندارد. او حاضر نیست مواد کشیدن را کنار بگذارد.
*چرا تصمیم به جدایی گرفتی؟
وضعیت ستاره طوری شده که به دخترمان آسیب میزند. او به خاطر اعتیادش به بچه توجه نمیکند و یکبار بچه چیزی نمانده بود از پنجره به بیرون پرت شود. برای همین تصمیم گرفتم جدا شوم.
*بچه با چه کسی زندگی میکند؟
من مدارک به دادگاه دادهام که بچهام اگر پیش مادرش باشد خطر جانی برای او دارد و حضانت بچه را کاملا خواهم گرفت. دادگاه قبول کرده که ستاره اعتیاد دارد. از صورت این زن معلوم است چقدر غرق در اعتیاد است.
* چه کسی از دخترت مراقبت میکند؟
ماههاست او را پیش خواهرم میگذارم. خواهرم در مهدکودک کار میکند. او با دخترم ارتباط خوبی دارد. ئدخترم او را بیشتر از مادرش دوست دارد. خواهرم مراقب اوست تا بچه به مدرسه برود.