۲ جوان قربانی کلاهبرداری، دست به سرقتهای سریالی زدند
دو جوان موبایل قاپ پس از دستگیری مدعی شدند به خاطر اینکه طعمه کلاهبرداری شدهاند، چارهای جز دزدی نداشتند.
به گزارش سایت جنایی، دو جوان دستگیر شده موبایل قاپانی هستند که به تازگی دستگیر شدهاند و بررسی سوابق آنها نشان میدهد پیش از این جرمی را مرتکب نشدهاند.
چند روز پیش تلفن همراه دختری جوان در یکی از مناطق شمال تهران از سوی دو سرنشین یک موتورسیکلت ربوده شد.
دختر جوان در تحقیقات گفت: تصور نمیکردم آنقدر راحت موبایلم را بدزدند. بعد از سرقت شوکه شده بودم و شروع به داد و فریاد کردم و کمک خواستم که مردم به کمکم آمدند و به پلیس زنگ زدیم.
این در حالی بود که ماموران گشت کلانتریهای آن محدوده از چندی قبل در جریان سرقتهایی قرار گرفته بودند و گفته شاکیان حکایت از سریالی بودن گوشیقاپیها داشت. ماموران به سرعت وارد عمل شدند و طرح مهار برای دستگیری سارقان موبایل قاپ آغاز شد.
پس از آن تعقیب و گریز چند دقیقهای به نتیجه رسید و ماموران موفق به دستگیری سارقان گوشی قاپ شدند. متهمان در تحقیقات اولیه به سرقتهای سریالی اعتراف کردند.
دو متهم دستگیر شده که میگفتند هنوز مهر دیپلم شان خشک نشده، دلیل اقدامات مجرمانه خود را یک خیر قلابی دانستند که سرشان کلاه گذاشته است.
آنها در بازجوییها گفتند: تازه دیپلم گرفتیم و میخواستیم دانشگاه برویم و در کنار آن هم کسب و کاری داشته باشیم. مرد میانسالی همسایه ما بود که وضع و ظاهر معقولی داشت. به نظر میرسید برای خودش کسی باشد. او پیشنهاد داد در مسیر پیشرفت به ما کمک میکند. او خودش را خیری معرفی کرد که برای خیلیها کار پیدا کرده، دست نیازمندان را گرفته و جهیزیه عروس برای دختران دم بخت تهیه کرده است. او میگفت ما پسرهای معقولی هستیم و دلش میخواهد به ما کمک کند تا افراد موفقی برای خودمان و افراد مفیدی برای جامعه شویم.
متهمان ادامه دادند: آن همسایه پیشنهاد داد باهم کار کنیم، از آنجایی که ما تجربه برای هیچ کاری نداشتیم، سوپرمارکتی را به ما پیشنهاد داد و قرار شد ما دو نفر 40 میلیون تومان و او به تنهایی 40 میلیون تومان بدهد و مغازهای که برای خودش است را هم در اختیارمان قرار دهد. ما یک مدت با پول او کار کنیم و بعد بدون هیچ سودی پولش را برگردانیم و از زمانی که وضع مان خوب شد کرایه مغازه را با قیمت پایین پرداخت کنیم.
این دو متهم ادامه دادند: ما دو جوانیم که اول راه بودیم، فکر میکردیم برای اینکه به راه خلاف گرفتار نشویم او میخواهد کمکمان کند، نمیدانستیم خود او کسی است که باعث میشود ما خلاف کنیم. شنیده بودیم افراد خیری وجود دارند و به مردم کمک می کنند و با این خیال که خوش شانس هستیم حرفش را باور کردیم. هرکداممان هرچه داشتیم فروختیم و 20 میلیون تومان فراهم کردیم، اما 20 میلیون تومان دیگر کم داشتیم و مجبور شدیم از هر کسی یک میلیون، دو میلیون یا سه میلیون تومان قرض بگیریم. قرار بود دو ماه بعد هم پول را برگردانیم. چون فکر میکردیم کاسبی خودمان را راه می اندازیم. آن مرد به ما گفت به خاطر مالیات پول را به صورت نقدی به او بدهیم. ما هم باور کردیم و پول را به او دادیم، دو سه روزی جوابمان را نداد و در کمتر از یک هفته ناپدید شد، حتی سراغش رفتیم و فهمیدیم خانهاش را عوض کرده است.مدرکی هم نداشتیم که ثابت کنیم پولهایمان را به او داده ایم، بعدا فهمیدیم او از چند نفر دیگر هم کلاهبرداری کرده البته مبلغ آنها کمتر است.
این دو متهم گفتند: نه تنها پول خودمان را از دست دادیم بلکه کلی بدهکاری داشتیم، همه پول هایشان را میخواستند و تنها راه چارهای که به ذهنمان رسید دزدی بود. هر روز سرقت میکردیم اما گوشیها را به مبلغ خیلی پایینی از ما میخریدند و پول دزدی فقط هزینه روزانهمان را تامین میکرد. فکر میکردیم صبحها زمان بهتری برای سرقت است چون مردم هنوز گیج خواب هستند و خیلی حواسشان نیست. از طرفی افراد زیادی هم سر کار می روند که ماشین ندارند و سوژههای خوبی برای دزدی هستند.
در حال حاضر این دو متهم در بازداشت ماموران پلیس آگاهی تهران قرار دارند تا تحقیقات از آنها ادامه یابد.