پرونده های جناییخبر اصلی

زن همسایه یا همسر سوم؛ کدام یک پیرمرد را کشته است؟

دو زن که متهم هستند پیرمرد ثروتمندی را به قتل رسانده‌اند، برای بار دوم در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفتند و دوباره هریک قتل را گردن دیگری انداخت.
به گزارش سایت جنایی، متهمان که همسر سوم و یکی از همسایه‌های مرد ثروتمند هستند، متهم هستند با همدستی همدیگر اقدام به قتل کرده‌اند.
جسم نیمه جان مرد سالخورده دو سال قبل در حالیکه غرق در خون در خیابان افتاده بود، پیدا و با کمک شهروندان به بیمارستان منتقل شد؛ اما این مرد به نام سعید ساعاتی بعد به دلیل شدت جراحات جانش را از دست داد. فرزندان این مرد شکایت کردند و خواستار مجازات متهمان شدند. بررسی‌های ماموران نشان داد مقتول از مدتی قبل با همسرش درگیری داشت و یکی از همسایه‌ها به نام طلعت هم با او دچار اختلاف بود.
به این ترتیب همسر مقتول به نام منیر بازداشت شد. او در بازجویی‌ها گفت طلعت شوهرش را کشته است. وقتی که طلعت بازداشت شد، اتهام قتل را قبول کرد و گفت: من با پیرمرد مشکل داشتم. ما در ساختمان مستاجر بودیم و پیرمرد مدام برای ما دردسر درست می‌کرد. او خیلی عصبانی و بد رفتار بود و بد و بیراه می‌گفت. من یک سگ را به عنوان امانت نگه داشته بودم. پیرمرد به طور مرتب به من غر می‌زد و بد و بیراه می‌گفت یک روز به همسر او گفتم آخر سر شوهرت را می‌کشم. منیر خیلی عادی این پیشنهاد را قبول کرد و گفت سر فرصت مناسب خبرت می‌کنم. یک روز که پیرمرد خواب بود مرا صدا زد و من هم با چاقو او را زدم. پیرمرد زخمی‌ شده بود. بلافاصله بلند شد و از خانه بیرون رفت و در خیابان روی زمین افتاد.
با تکمیل اعترافات متهم و همسر مقتول پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی ابتدا اولیای دم درخواست قصاص کردند و در ادامه طلعت به عنوان متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام را رد کرد و گفت: من با پیرمرد اختلافی آنچنانی نداشتم که بخواهم او را بکشم. جسد او را در خیابان دیدم و از اختلافاتی که با همسرش داشت هم مطلع بودم اما هیچ منفعتی نداشتم که بخواهم او را بکشم و اتهام را قبول ندارم. همسر و پسرش با او مشکل داشتند چون اموالش را به نام دامادش کرده بود.
سپس همسر متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من همسر سوم سعید بودم. او بداخلاق بود و همسایه‌ها با او مشکل داشتند. طلعت هم با او مشکل داشت و برای همین هم روز حادثه وقتی در خانه باز بود وارد خانه شد و او را کشت. من در قتل شوهرم نقشی نداشتم. طلعت بدون اطلاع من این کار را کرده است.

قصاص و حبس برای قتل پیرمرد ثروتمند

در ادامه هیات قضات وارد شور شدند و متهمان را به قصاص و حبس محکوم کردند. با اعتراض طلعت پرونده برای رسیدگی به دیوان عالی کشور رفت و در نهایت دیوان عالی کشور رای صادره را نقض کرد و پرونده یکبار دیگر به جریان افتاد. این درحالی بود که فقط طلعت به رای صادره اعتراض کرده بود اما دیوان عالی کشو هر دو حکم را مورد بررسی قرار داد و از دادگاه خواست تا احتمال قاتل بودن منیر را هم بررسی کند.
در جلسه دوم رسیدگی، متهمان انگشت اتهام را به سمت هم گرفتند. طلعت گفت: اصلا چرا من باید پیرمرد را بکشم بدون اینکه سودی داشته باشم؟ او 80 ساله بود و با من کاری نداشت. غر زدن‌هایش هم برای همه همسایه‌ها بود. من او را نکشتم. ضمن اینکه کسانی هستند که پیرمرد قبل از به کما رفتن به آنها گفته زنش او را زده است. چرا از آنها تحقیق نمی‌کنید؟
سپس همسر سوم مقتول در جایگاه قرار گرفت. او گفت: این حرف را قبول ندارم و در جریان قتل نبودم
قاضی به منیر گفت: تو به راحتی حکم 15 سال حبس در رای قبلی را قبول کردی اگر نقشی نداشتی چرا چنین رای سنگینی را قبول کردی؟
متهم گفت: من بیسواد هستم و کسی پیگیر کارهایم نیست به همین خاطر هم نتوانستم به رای اعتراض کنم. مرگ شوهرم هم سودی برای من نداشت.
با پایان جلسه دادگاه قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

امتیاز شما

برای عضویت در کانال تلگرام کلیک کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا