پرونده های جناییخبر اصلی

قاتل زن میانسال از قصاص نجات یافت/ به آن زن بدهکار بودم، او را کشتم

مرد جوانی که به خاطر فرار از بدهی یکی از اقوام خود را به قتل رساند بود با گذشت اولیای‌دم، بار دیگر محاکمه می‌شود.

به‌ گزارش سایت جنایی، ماجرای این پرونده جنایی با ناپدید شدن زن میانسالی شروع شد. اواخر سال 99 مرد جوانی به پلیس مراجعه کرد و از ناپدیدشدن مادر میانسالش که تنها زندگی می‌کرد خبر داد. به‌دنبال ثبت شکایت مرد جوان، پرونده برای کسب تکلیف به دادسرای امور جنایی تهران فرستاده و به دستور بازپرس شعبه نهم این دادسرا تحقیقات آغاز شد.

کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتختدر نخستین گام ماموریت یافتند ردی از زن ناپدید شده بدست آوردند. ماموران در روند تحقیقات به بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل خانه زن ۵۰ ساله پرداختند. تصاویر دوربین‌ها نشان می‌داد زن میانسال از خانه خارج شده اما دیگر برنگشته است، بنابراین ماموران به تحقیق در شاخه‌های دیگر پرداختند و  مطلع شدند از حساب بانکی این زن پولی برداشت و به حساب مردی واریز شده است.

بنابراین مرد جوان شناسایی شد اما در بازجویی‌ها گفت کارت بانکی‌ خود را به یکی از دوستانش داده بود و احتمالا انتقال وجه هم از سوی او صورت گرفته است. با مشخص‌شدن این موضوع پس از هماهنگی‌های قضایی با بازپرس سهرابی، شناسایی و دستگیری دومین مظنون در دستور کار قرار گرفت.

تحقیقات حکایت از آن داشت که دومین مظنون، یکی از بستگان زن ناپدید شده است. این فرد وقتی مقابل افسر پرونده‌ نشست ابتدا منکر اطلاع از سزنوشت زن میانسال  شد. اما زمانی که با مدارک نقل و انتقالات پول، گفته‌های دوستش، شواهد و یافته‌های پلیس روبرو شد به قتل زن تنها اعتراف کرد. او گفت: آن زن از اقوام دورمان بود و به خانه ما رفت و آمد داشت. من با پسرش دوست بودم. او بعد از مرگ شوهرش به تنهایی زندگی می‌کرد و با حقوق بازنشستگی اموراتش را می‌گذراند و البته وضع مالی خوبی داشت. در یکی از این رفت و آمدها، من که اوضاع مالی خوبی نداشتم از او درخواست پول کردم. او هم به حساب آشنایی و فامیل‌بودنمان به من ۱۵ میلیون تومان قرض داد.

متهم جوان گفت:  او پس‌ از گذشت مدتی طلبش را خواست اما من که پول را خرج کرده بودم، برای پس ‌دادن طلبش مرتب بهانه می‌آوردم. بهانه‌هایم ادامه داشت تا اینکه روز حادثه برای صحبت درباره بدهی با من قرار گذاشت. من هم پیشنهاد سرمایه‌گذاری جدید را به او دادم و گفتم باید به شمال برویم. ‌دنبالش رفتم و او را سوار خودروام کردم. بین راه بر سر پس‌دادن پول بگو مگو کردیم و او تهدید کرد که اگر پول را ندهم به همه می‌گوید که از او دزدی کرده‌ام. من هم ترسیدم و به فکر آبمیوه‌ای که داشتم افتادم و نقشه‌ای کشیدم. داخل آب‌میوه داروی بی‌هوشی ریختم و به او دادم و بعد از خوردن آن بیهوش شد.

مرد جوان در ادامه گفت: بعد از بیهوش کردن آن زن به‌ سمت شمال حرکت کردم و به‌ خانه ویلایی یکی از آشنایان رفتم. آنجا با روسری او را خفه کردم و جسدش را داخل چاهی در ویلا انداختم. قبل از انداختن جسد داخل چاه، طلاها و کارت عابربانکش را هم سرقت کردم.

با اعتراف مرد جوان به جنایت، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی راهی محل شد و در بازرسی از چاه جسد زن میانسال را حدود یک ماه پس از جنایت کشف کرد.

به این ترتیب تحقیقات برای تکمیل پرونده ادامه یافت و در نهایت با تکمیل تحقیقات پرونده با صذور کیفر خواست به دادگاه کیفری استان ارسال شد و قضات دادگاه پس از بررسی مدارک، شنیدن درخواست اولیای دم مبنی بر قصاص متهم و دفاعیات متهم حکم به قصاص او دادند. پس از آن با تایید حکم در دیوان عالی کشور پرونده بار دیگر به دادسرای جنایی تهران بازگشت تا این بار در شعبه اجرای احکام به جریان بیفتد.  پس از طی مراحل قانونی این متهم برای کیفر پای چوبه دار رفت تا قصاص شود اما اولیای دم مهلتی به او دادند تا شاید بتواند رضایت آنها را جلب کند. اما در مهلت چند ماهه او موفق به جلب رضایت قطعی اولیای دم نشد و در روز‌های گذشته برای بار دوم پای چوبه دار که در نهایت در آخرین ساعات اولیای دم موافقت کردند با دریافت وجه‌المصالحه از قصاص او گذشت کنند. به این ترتیب محکوم به قصاص از مرگ نجات یافت تا بار دیگر برای محاکمه از جنبه عمومی جرم قتل پای میز محاکمه برود.

امتیاز شما

برای عضویت در کانال تلگرام کلیک کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا