قتل زن نقاش به دست 2 مرد جنایتکار؛ انگیزه قاتلان چه بود؟
2 مرد که قصد داشتند خودروی زنی نقاش را بدزدند او را کشتند و جسدش را دفن کردند.
به گزارش اعتمادآنلاین، خبر مفقود شدن زن نقاش را مادرش به ماموران داد. او گفت: دخترم از روز گذشته از خانه خارج شده و برنگشته است. او تلفنش را جواب نمی‌دهد و هیچکدام از دوستانش هم از او خبر ندارند. زیبا دختر من نقاش بود و چندین نمایشگاه هم برگزار کرده است. من فکر می‌کنم به خاطر نقاشی‌هایش اتفاقی برایش افتاده است.
وقتی مادر زیبا مفقودی وی را گزارش داد، پلیس تحقیقات خود را آغاز و چند ساعت بعد خودروی زیبا را در خیابانی پیدا کرد. بررسی‌ها نشان داد در ماشین زیبا اثر انگشت غریبه‌ای وجود دارد. این در حالیست که ردی از زیبا نبود. وقتی ماموران دوربین‌های مداربسته اطراف را بررسی کردند، متوجه شدند مردی از ماشین زیبا پیاده شده اما چهره‌اش چندان مشخص نیست. پلیس اثر انگشت به دست آمده را بررسی کرد و متوجه شد این اثر انگشت متعلق به فردی است که چند سابقه کیفری دارد و به تازگی از زندان آزاد شده است.
ماموران مرد سابقه‌دار به نام ایرج را بازداشت کردند و این مرد به قتل زیبا اعتراف کرد. او گفت: من زیبا را نمی‌شناختم. دوستم مهرداد او را می‌شناخت و به من گفت این زن نقاش و بسیار ثروتمند است. ما قصد داشتیم ماشین این زن را سرقت کنیم. روز حادثه خودمان را سر راه او قرار دادیم. با توجه به اینکه زیبا مهرداد را می‌شناخت وقتی که دید ما پیاده هستیم، پیشنهاد داد ما را در مسیرش به جایی که می‌خواهیم برساند. من و مهرداد سوار ماشین شدیم. بعد از اینکه مسافت کمی را طی کرد به او گفتیم ماشین را به ما بدهد و برود در غیر اینصورت او را می‌زنیم. مقاومت کرد و قبول نکرد. من هم زیبا را زدم و بیهوش کردم. سپس او را روی صندلی عقب انداختم.
متهم ادامه داد: چند دقیقه بعد زن جوان به هوش آمد و دوباره شروع به داد و فریاد کرد. به همین خاطر من و دوستم با دو ضربه چاقو او را کشتیم و جسدش را در حاشیه تهران دفن کردیم.
با اعترافات این مرد، ماموران دوستش مهرداد را هم بازداشت کردند. مهرداد نیز قبول کرد زیبا را دزدیده و او را به قتل رسانده است.
او گفت: بعد از اینکه جسد را در اطراف تهران دفن کردیم ماشین را در خیابانی رها کردیم. با خودمان گفتیم صبح که شد می‌آییم، ماشین را برمی‌داریم، اوراق می‌کنیم و می‌فروشیم؛ اما فردای آن روز که آمدیم متوجه شدیم ماشین نیست. بعد هم خودمان بازداشت شدیم.
بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای دو متهم پرونده جهت رسیدگی به شعبه 13 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه 13 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهم را خواند. در ادامه ولی قهری دو کودک زیبا در جایگاه حاضر شد و درخواست قصاص کرد.
سپس ایرج، متهم ردیف اول، در جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتل را رد کرد و گفت: من مرتکب قتل نشدم. مهرداد چاقو را به شکم مقتول وارد کرد و او را کشت. این زن اصلا مرا نمی‌شناخت و مهرداد را می‌شناخت به همین خاطر هم مهرداد او را کشت.
وقتی نوبت به مهرداد رسید، او نیز اتهام را رد کرد و گفت: قرار بر قتل نبود قرار بود فقط سرقت کنیم. ایرج دروغ می‌گوید. او زیبا را کشت. ترسیده بود و او را کشت.
بعد از گفته‌های متهمان و وکلای آنها هیات قضات برای تصمیم گیری وارد شور شدند.
