اخبار روزخبر اصلی

قتل شاه‌محمود در صرافی زیرزمینی در تهران

قاتلی که صاحب صرافی زیر‌زمینی را کشته بود در کمتر از 24 ساعت دستگیر شد.

به گزارش  اعتمادآنلاین،‌ ماموران کلانتری ۱۵۲ خانی‌آباد ساعت ۲ بعد از ظهر یکشنبه توسط همکاران خود در یکی از بیمارستان‌هایی که در محدوده استحفاظی آنها قرار دارد، از مرگ مردی در بخش اورژانس آن بیمارستان مطلع شدند. این مرد بر اثر ضربه چاقویی به گردنش خورده، جان باخته بود.

ماموران بازپرس کشیک قتل تهران را در جریان قرار دادند و پس از کسب دستورات اولیه راهی بیمارستان شدند. پس از آن نیز بازپرس جنایی به همراه تیم‌های تخصصی پزشکی قانونی، کارشناسان تشخیص هویت و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ راهی بیمارستان شد. تیم تحقیق جنایی پس از حضور در محل دریافتند دو مرد که سرنشین یک خودرو کوییک بودند مقتول را به بخش اورژانس بیمارستان آوردند و در روند درمان وقتی فهمیدند او فوت شده است ناگهان ناپدید شدند و فرار کردند.

به این ترتیب بازبینی دوربین‌های مداربسته در دستور کار ماموران قرار گرفت ولی جزییات بیشتری از نتایج اولیه بدست نیامد چون پلاک خودرو کوییک در تصویر مشخص نبود. در بخش دیگری از تحقیقات نیز مشخص شد مققتول مردی ۳۵ ساله و احتمالا اهل افغانستان است که هنگام انتقال به بیمارستان بالاپوش به تن نداشت و پیراهنی مردانه دور گردن پیچیده شده بود. او همچنین کفش و جوراب هم به پا نداشت و فقط شلواری به پایش بود. این احتمال که پیراهنی که دور گردن مقتول است، لباس خودش بوده که از تنش در آورده‌ و دور گردنش پیچیده‌اند تا شدت خونریزی را کم کنند، قوت گرفت و از آنجایی که مقتول کفش به پا نداشت این فرضیه که درگیری منجر به قتل در فضای داخلی ساختمان رخ داده باشد، قوی به نظر رسید.

در ادامه ماموران به دنبال سرنخی برای شناسایی صاحب و دستگیری سرنشینان خودررو کوییک بودند که کمی بعد خبر رسید تصادفی به ماموران پلیس راهور شده است و خودرو کوییکی که مقصر بوده از صحنه تصادف فرار کرده است. به همین دلیل ماموران اداره دهم پلیس آگاهی در محل تصادف حضور یافتند تا شاید سرنخی برای دستگیری سرنشینان خودرو بدست آوردند.

راننده‌ای که خودرو‌اش با ماشین کوییک تحت تعقیب تصادف کرده بود، در تشریح ماجرا گفت: راننده کوییک با سرعت رانندگی می‌کرد. بعد از تصادف پیاده شدم و به سمت آن خودرو رفتم که دو سرنشین داشت. آن موقع بود که خونی بودن صندلی عقب و دستگیره در ماشین توجهم را جلب کرد. بعد هم  راننده کوییک از صحنه تصادف فرار کرد.

این راننده هم گفت پلاک خودروی فراری خوانا نبود و نتوانست آن را یادداشت کند. با این وجود همین سرنخ کافی بود تا ماموران رد صاحب خودرو را بزنند و موفق به شناسایی خانه او شوند. پس از آن راهی خانه صاحب ماشین شدند و در بررسی اولیه دیدند که صاحب خودرو لباس‌‌هایش را شسته و روی طناب انداخته تا خشک شود. با این حال ماموران آثار خون را در بررسی دقیق روی لباس‌های این مظنون بدست آوردند. پس از آن بود که مرد جوان گفت: من شاهد ماجرای منجر به قتل بودم و مقتول داماد و پسردایی من است که هفت بچه دارد و اسمش شاه محمود است. او از افغانستان به ایران آمده بود و در اینجا کارگری می‌کرد. در کنار آن هم خانه‌ای داشت که پاتوق دیگر هموطنانم بود و معمولا در آنجا دلار یا پول کشور خودمان را معامله می‌کنند. خانه او در حوالی خلازیر است. در آن پاتوق دو نفر به نام‌های حسین و شجاع سر معامله دلار با هم به اختلاف خورده بودند. نمی‌دانم کدامشان به آن یکی ۱۲ میلیون تومان داده و 6 میلیون تومان را دلار گرفته و هنوز 6 میلیون تومان بدهکار بود که سر همین موضوع با هم دعوایشان شد، چون فرد بدهکار بقیه پول را نمی‌داد. دست آخر وقتی شجاع و حسین گلاویز شدند و شاه محمود آنها را جدا کرد اما چون شجاع آشش تندتر بود او را بیرون کرد.

شاهد قتل ادامه داد: این پایان ماجرا نبود و حدود ۴۰ دقیقه بعد شجاع با یکی دیگر به خانه شاه محمود آمد تا دوباره دعوا کند اما شاه محمود در چارچوب در ایستاد تا مناعش شود و شجاع هم یک ضربه چاقو به گردن زد و فرار کرد. آن موقع بود که ما هول کردیم و فوری دامادمان را که زخمی بود، به بیمارستان بردیم؛ اما وقتی گفتند او زنده نمی‌ماند ترسیدیم که پای خودمان گیر بیفتد. برای همین وقتی  فوت کرد فرار کردیم.

ماموران بعد از اطلاع از اصل ماجرا اقدامات بعدی را برای دستگیری شجاع انجام دادند و پی بردند متهم قصد فرار از ایران را دارد. او با یکی از دوستانش تماس گرفته بود تا به خانه‌اش برود و پاسپورت و مقداری پول برایش بیاورد تا به ترکیه برود.

سرانجام شجاع در کمتر از 20 ساعت پس از درگیری مرگبار دستگیر شد و با ابراز پشیمانی از قتل گفت: من نمی‌خواستم شاه محمود را بکشم. سر راهم ایستاد و من دستپاچه شدم و او را زدم. بعد هم ترسیدم و می‌خواستم به ترکیه فرار کنم. من دوسال بود قانونی به ایران آمده بودم. در یک کارگاه صنعتی کار می‌کردم و خانه شاه محمود پاتوق من بود که پول چنج می‌کردم، حتی بعضی وقت‌ها که جای خواب نداشتم یا حوصله‌ام سر می‌رفت به آنجا می‌رفتم. من با شاه محمود مشکلی نداشتم و این اتفاق ناخواسته افتاد.

با اعتراف این متهم او در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت تا ادامه تحقیقات در مورد جرمی که انجام داده است، انجام شود.

4.7/5 - (40 امتیاز)

برای عضویت در کانال تلگرام کلیک کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا