مردی برای بخشش قاتل همسرش شرط گذاشت؛ همدستت را معرفی کن
مردی که همسرش توسط یک راننده تاکسی با انگیزه سرقت به قتل رسیده است، با حضور در شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران شرطی برای بخشش قاتل تعیین کرد.
به گزارش سایت جنایی، این پرونده جنایی وقتی گشوده شد که پاکبانان شهرداری در حال جاروکشی در یکی از اتوبانهای تهران بین شمشادهای فضای کنار اتوبان با جسد یک زن جوان روبه رو شدند.
با حضور پلیس در محل مشخص شد زن جوان با ضربات محکم سنگ به سرش تسلیم مرگ شده است. بازپرس پرونده با توجه به این که هیچ مدرک شناسایی همراه زن نبود دستور داد جسد به پزشکی قانونی منتقل شود تا راز مرگ و هویتش مشخص شود.
در همین اثنا مردی با حضور در کلانتری از ناپدید شدن همسرش خبر داد و ماموران با توجه به مشخصات ظاهری که این مرد از همسرش داده بود احتمال دادند زن گمشده همان مقتول باشد. تصویر جسد زن ناشناس در برابر مرد جوان قرار گرفت و این مرد وقتی عکس را دید، اعلام کرد که او همسر ناپدید شدهاش است. مرد در اظهاراتش به ماموران گفت: مدتی بود که به دنبال گرفتن وام از بانک بودیم که همسرم در پیگیریهایش شنید یک بانک در قبال گرفتن طلا به صورت امانت، وام پرداخت میکند به همین دلیل روز ناپدید شدنش، طلاهایش را برداشت و از خانه خارج شد تا به بانک برود و وام بگیرد، اما دیگر هیچ اطلاعی از همسرم نداشتم تا این که عکس جسدش را در اداره پلیس دیدم.
کارآگاهان در این مرحله درخواست بازبینی فیلم دوربینهای مداربسته بانکی را که زن برای گرفتن وام به آنجا رفته بود، مطرح کردند و متوجه شدند، زن پس از رفتن به بانک به دلیل همراه نداشتن کارت ملی از آنجا خارج شده است. تیم جنایی در ادامه بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته مشاهده کردند او پس از خارج شدن از بانک سوار خودروی تاکسی زرد رنگ شده است.
کارآگاهان مسیر تاکسی را قدم به قدم مورد بررسی قرار دادند و پی بردند زن جوان آخرین بار در همان محل کشف جسدش از خودرو پیاده شده است. در نهایت با توجه به سرنخ های به دست آمده، موفق شدند راننده تاکسی را شناسایی کنند. مرد ۴۳ ساله وقتی دستگیر شد ابتدا ادعا کرد زن جوان را نمیشناسد، اما وقتی در برابر تصاویر دوربین مداربسته قرار گرفت داستان عجیبی تعریف کرد و گفت: آن زن جلوی بانک منتظر تاکسی بود که سوار خودروی من شد، اما در یکی از اتوبانها پیاده شد و نمیدانم چه اتفاقی برایش افتاده است.
با این وجود راننده تاکسی که تنها مظنون پرونده بود در برابر مدارک پلیسی و در تناقضگوییهایش گرفتار شد و به ناچار به جرمش اعتراف کرد. او گفت: مقتول را در خیابان به عنوان مسافر سوار کردم، در مسیر درباره مشکلات زندگی صحبت کردیم و در ادامه شمارهام را گرفت تا در صورت نیاز به تاکسی با من تماس بگیرد. همه چیز عادی پیش میرفت و هیچ رابطهای بین ما نبود تا این که چند روز بعد با من تماس گرفت و گفت که جلوی بانک منتظر من است، همانجا سوارش کردم. در مسیر شنیدم طلاهایش را به بانک برده تا وام بگیرد، اما چون کارت ملیاش همراهش نبوده موفق به گرفتن وام نشده است. او گفت احتمالا کارت ملی را گم کرده است.
این مرد در ادامه گفت: در مسیر بودیم که زن گفت قبل از رفتن به بانک در کنار اتوبان منتظر تاکسی بوده و شاید کارت ملیاش آنجا افتاده باشد به همین دلیل خواست تا در کنار فضای سبز کنار اتوبان توقف کنم. وقتی از خودرو پیاده شدیم کنار شمشادها دنبال کارت ملی او میگشتیم که در یک لحظه وسوسه شدم تا طلاهایش را سرقت کنم. سنگی پیدا کردم و چند ضربه محکم به سرش زدم. کیف طلاها و گوشی موبایلش را برداشتم و فرار کردم.
به این ترتیب راننده تاکسی در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت و به قصاص محکوم و رای در دیوان عالی کشور تایید و در نهایت پرونده با استیذان به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارسال شد.
نام این متهم پس از طی این مراحل در بین محکومان به قصاصی قرار داشت که به زودی پای چوبه دار میروند، اما شوهر مقتول با حضور در دادسرای جنایی تهران شرطی را برای بخشش قاتل مطرح کرد و گفت: اطمینان دارم یک زن با این مرد در قتل همسرم همدست بود. این محکوم به قصاص اگر آن زن را معرفی کند او را میبخشیم.
این مرد در مورد دلیل گفتههای خود برای دخالت یک زن در قتل همسرش گفت: همان روزی که همسرم ناپدید شد و من دنبال او بودم یک زن میانسال در خانه ما رفته و مرگ زنم را به فرزندانمان تسلیت گفته بود به نحوی که بچههایم از شنیدن خبر مرگ مادرشان شوکه شده بودند. بعد از آن بود که جسد همسرم پیدا شد. حتی آن زن در خاکسپاری هم حضور داشت و به خاطر عذاب وجدان گریه میکرد. از طرفی چند وقت پیش خواب زنم را دیدم که گفت: قاتلان من دو نفر هستند، نفر دوم را هم دستگیر کنید. حالا به خاطر این دلایل اگر این راننده قاتل بگوید آن زن چه کسی است او را میبخشم.
بنا به این گزارش در حال حاضر بررسی اظهارات شوهر مقتول ادامه دارد.