پرونده های جناییخبر اصلی

همسایه‌ام را کشتم تا با زنم آشتی کنم

مرد متهم به قتل می‌گوید اختلاف با همسرش به دلیل مشکلات مالی بود و او به همین دلیل دست به سرقت مرگبار زد.

مردی که مدعی است برای جلوگیری از جدایی همسرش اقدام به قتل و سرقت کرده‌ است، بار دیگر پای میز محاکمه رفت.
به گزارش سایت جنایی، متهم که صاحب یک کارگاه بود، بعد از ورشکستگی به کارگاه همسایه رفت و اقدام به سرقت کرد تا بدهی‌هایش را بدهد اما با صاحب کارگاه درگیر شد و او را به قتل رساند.
متهم در جلسه رسیدگی به پرونده قتل با درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد و این‌بار به اتهام سرقت پای میز محاکمه رفت. این در حالیست که دیوان عالی کشور رای قصاص را تایید کرده است.
خبر وقوع این قتل را شاگرد مقتول به پلیس اعلام کرد. او گفت: صبح امروز (روزحادثه) مثل هر روز در کارگاه را باز کردم که کار را شروع کنم. من زودتر از صاحبکارم می‌آمدم؛ اما این‌بار به محضی که در را باز کردم جسد خون آلود صاحبکارم را دیدم و با پلیس تماس گرفتم.
وقتی پلیس تحقیقات خود را آغاز کرد صاحب کارگاه کناری را مورد بازجویی قرار داد و متوجه تناقض‌گویی‌هایی در حرف‌های او شد. به همین دلیل مرد جوان بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد.
وی گفت: من و دایی‌ام یک کارگاه قالب‌سازی داریم و در آن کار می‌کنیم. ما از سالها قبل با مهرداد همسایه بودیم. مدتی بود من مشکل مالی پیدا کرده بودم و به همین دلیل با همسرم اختلاف داشتم. به همین خاطر تصمیم گرفته بودم یکی از دستگاه‌های کارگاهم را بفروشم. چند روز پیش وقتی با مهرداد در این باره صحبت کردم او هم گفت قصد دارد چندین دستگاه قالب‌سازی را بفروشد. آنجا فکر شیطانی به ذهنم رسید و تصمیم گرفتم دستگاه‌های قالب‌سازی کارگاه مهرداد بدزدم و آنها را هم بفروشم، ولی دستگاه‌ها سنگین بودند و باید برای حمل آنها از جرثقیل استفاده می‌کردم.
متهم ادامه داد: در فرصتی مناسب قرص خواب به مهرداد دادم تا بخوابد. وقتی او در کارگاهش به خواب عمیق رفته بود دو مالخر را به کارگاه آوردم و شبانه با جرثقیل دستگاه کارگاه خودم و چند دستگاه از کارگاه مهرداد را به مالخرها تحویل دادم. چند ساعت از این ماجرا گذشته بود که مهرداد از خواب بیدار شد و به ماجرا پی برد. او به کارگاهم آمد و داد و بیداد راه انداخت. می‌خواست پلیس را خبر کند که با او درگیر شدم و چند ضربه به سرش زدم.
به دنبال اعتراف‌های این مرد، وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و پرونده‌اش با صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در جلسه دادگاه متهم اتهام را قبول کرد و با توجه به درخواست قصاص از سوی اولیای دم قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده وی را به قصاص و 5سال زندان به خاطر سرقت محکوم کردند.
رای دادگاه در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفت و حکم قصاص تایی دشد اما دیوان عالی کشور درباره حکم حبس به خاطر سرقت خواستار بررسی بیشتر شد. به این ترتیب متهم بار دیگر محاکمه شد.
متهم این بار در دادگاه گفت: باور کنید قصدم کشتن مهرداد نبود. من و او با هم دوست بودیم. چون وضع مالی ام بد شده بود و همسرم به من فشار می‌آورد و می‌گفت قصد جدایی دارد تصمیم گرفتم بخشی از وسایل کارگاه را بفروشم تا زندگی‌ای خودم را سر و سامان بدهم؛ اما وقتی با مهرداد صحبت کردم و او هم گفت قصد فروش بعضی از دستگاه‌ها را دارند، فکر سرقت وسایل کارگاه او به ذهنم رسید. پیش خودم می‌گفتم او وضع مالی خوبی دارد و اگر بخشی از وسایل کارگاهش را سرقت کنم می‌تواند دوباره آنها را بخرد؛ اما من با فروش وسایل می‌توانم زندگی‌ام را عوض کنم، همسرم از جدایی منصرف و مشکلات مالی‌ام هم حل می‌شود. به همین خاطر چنین تصمیم اشتباهی گرفتم. باور کنید وقتی مهرداد به هوش آمد و با هم درگیر شدیم من از ترسم با چوب به سر او ضربه زدم؛ اما بلافاصله پشیمان شدم اما دیگر کاری از من ساخته نبود .
متهم گفت: من درخواست بخشش از اولیای‌دم دارد و می‌دانم بسیار کار بدی کردم.
با پایان گفته‌های متهم و وکیل مدافع او هیات قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

4.9/5 - (27 امتیاز)

برای عضویت در کانال تلگرام کلیک کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا