خیریهخبر اصلی

۶ محکوم به قصاص در یک روز بخشیده شدند

6 محکوم به قصاص که در پرونده‌های جداگانه مرتکب قتل شده‌اند با رضایت اولیای‌دم به حرمت امام حسین(ع) و ایام محرم بخشیده شدند و از مرگ رهایی یافتند.

شش محکوم به قصاص که در آستانه اجرای حکم اعدام قرار داشتند با رضایت اولیای دم و به حرمت امام حسین (ع) و  ایام محرم بخشیده شدند.

به گزارش سایت  جنایی، این  محکومان پنج  مرد و یک زن هستند که  پس از رسیدگی قضایی به پرونده‌هایشان حکم قصاص برایشان صادر شد و در آستانه آویخته شدن به دار مجازات قرار داشتند.

خیاطی که زندانیان کمک می‌کند

یکی از محکومان زنی است که به خاطر قتل همسرش، راهی زندان شد. بعد از قتل، بچه‌هایش روانه بهزیستی شدند و امروز با هماهنگی‌هایی انجام شده، دخترش به دیدنش آمده بود و سخت زن جوان را در آغوش کشید.

این زن می‌گوید: حس می کنم خواب می بینم. خانواده با ازدواجم مخالف بودند، به همین خاطر طردم کردند. در این مدت تنها ملاقاتی‌هایم بچه‌هایم بودند که توسط بهزیستی به ملاقاتم آورده می‌شدند. در ادامه گفتگو با او را می‌خوانید:

اولیای دم چه کسانی بودند؟

دختر ۱۶ ساله و پسرم. دختر بخشید اما پسرم چون صغیر بود معاون اول قوه قضاییه درخواست دیه داد. آن هم با کمک خیرین فراهم شد.

بعد از آزادی قرار است چه می‌کنی؟

در زندان خیاطی یاد گرفتم و با خودم نذر کردم که بعد از آزادی با پولی که از خیاطی بدست می‌آورم برای زندانیان که کسی را ندارند، لباس و وسیله ببرم. در زندان هم برای رضایت گرفتن از اولیای‌دم برخی از قاتلان تلاش زیادی کردم. بعد از آزادی هم می‌خواهم کار کنم و بخشی از پولم را برای دیه زندانیان کنار بگذارم. سه محکوم هستند که می‌خواهم به سراغ خانواده‌هایشان بروم و التماس کنم تا آنها را ببخشند.

قاتلی که می‌خواد نویسنده شود

مردی جوان یکی دیگر از محکومانی است که به حرمت امام حسین  آزاد می‌شود. غو در بهمن سال ۹۴، زن مورد علاقه اش را به قتل رساند. او فوق لیسانس دارد و می خواهد دکترای روانشناسی بگیرد و در رابطه با کنترل خشم به مردم مشاوره دهد و کتابی هم در این مورد بنویسد. صحبت‌های او را هم بخوانید:

چه شد دستت به خون‌آلوده شد؟

دو مدرک فوق لیسانس و دو لیسانس دارم و به ۲۰ کشور دنیا سفر کرده و مقاله نوشته‌ام. حتی در سمینارهای مختلف شرکت کرده بودم ولی همه این ها باعث نشد که بتوانم خشمم را کنترل کنم چون این کار را بلد نبودم. دختر مورد علاقه‌ام روز حادثه سوار ماشینم شد و با هم دعوا کردیم، او فحاشی کرد و من هم در یک لحظه عصبانیت زندگیش را گرفتم.

می گویند در این مدت متحول شده ای

امیدوارم که اینطور باشد، در مدتی که در زندان بودم سه جزء قرآن حفظ کردم و مقام اول حفظ قرآن را بین زندانیان کسب کرده ام. به همین دلیل هم لوح تقدیر گرفتم. در کارهای فرهنگی هم شرکت می‌کردم و شب‌ها هم برای مقتول دعا می‌کردم و از خدا می‌خواستم مرا ببخشد.

فکرش را می‌کردی بخشیده شوی؟

بعد از ۸ سال بخشیده شدم، یک لحظه هم تصور نمی کردم، آن هم بخشش بدون هیچ قید و شرطی. اما در تمام این سالها دعا می‌کردم که آنها مرا ببخشند تا هر هفته برای مقتول خیرات بدهم و به خیریه به نیت او  کمک کنم. ولی یک اتفاق عجیب و بهتر بگویم یک معجزه زندگیم را تغییر داد. زنده ماندم.

یعنی چه؟ معجزه زندگیت چه بود؟

هم بندی داشتم که مرتکب قتل شده و از کاری که کرده بود پشیمان بود. او هر سال خاک قند و قند جمع آوری می‌کرد و هر سال روز تاسوعا با آنها شربت درست می‌کرد و برای آمرزش روح مقتول بین زندانیان شربت پخش می‌کرد. شبی که او را  برای اجرای حکم ‌برند، زمانی که طناب‌دار به گردنش می‌اندازند، از پسر مقتول می‌خواهد که یک هفته به او مهلت دهند تا نذر آن سالش را هم ادا کند. این در حالی بود که پسر مقتول بیماری سختی داشت و مادرش نذر کرده بود که اگر او شفا پیدا کند، روز تاسوعا نذر می‌دهد. حال پسر مقتول خوب می‌شود و زمانی که از قاتل پدرش می‌شنود که هر سال او برای پدرش نذری می‌داده، پای چوبه دار قاتل را می‌بخشد. وقتی هم بندیم از پای چوبه دار برگشت و ماجرا را شنیدم من هم نذر کردم اگر قبل از تاسوعا آزاد شوم، به زندانیان شربت بدهم.

بعد از آزادی چه می کنی؟

دکترایم را می گیرم و به دیگران آموزش می‌دهم چطور خشمشان را کنترل کنند. دلم می‌خواهد کتابی هم بنویسم که مردم یاد بگیرند چطور خشم خود را کنترل کنند و شاید زندگی آنها مسیری که من رفتم را طی نکند. افرادی که پشت میله‌های زندان گرفتار هستند قاتل بالفطره نیستند فقط بلد نبودند چطور جنونی که در لحظه قتل به آنها دست داده بود را کنترل کنند.

هزینه فیلم برای آزادی زنداینان

یکی دیگر از محکومان مردی است که طمع و وسوسه ثروت باعث شد  به همراه دوستش دست به قتل بزند و از سال ۹۲ در زندان به سر ببرد. مصاحبه این مرد را بخوانید:

چه شد که دست به قتل زدی؟

۱۰ سال قبل با همدستی دوستم، زنی که مقیم سوئیس بود را کشتم. برای تصاحب اموالش مرتکب قتل شدیم. می‌خواستم با او به سوئیس بروم و در آنجا درس بخوانم. من عاشق فیلم نامه نویسی هستم و سناریوهای زیادی را در سر دارم. دوستم چند سال قبل از اولیای‌دم رضایت گرفت و حالا من هم موفق شدم.

بعد از آزادی چه برنامه‌ای داری؟

راه رفتن در خیابان‌ه، دیدن مغازه ها؛ تصویری است که هر روز با خودم مرور می‌کنم. دلم می‌خواهد کارگردان یا فیلم ساز مشهوری شوم، سپس یک فیلم درباره بخشش بسازم و هزینه فروش آن صرف آزادی زندانیانی کنم که به خاطر دیه در زندان هستند.

سایر محکومان

سه محکوم دیگر مردان جوان هستند که یکی از آنها چهار سال قبل همسرش را به قتل رسانده، دیگری پسری است که برادرش را چهار سال قبل کشته و  نفر آخر پسری است که در درگیری به خاطر دو و نیم میلیون تومان، دست به قتل زده است.

امتیاز شما

برای عضویت در کانال تلگرام کلیک کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا