پرونده های جناییخبر اصلی

جزییات تجاوز و قتل سریالی دهها زن و دختربچه توسط جنایتکار شیطانی؛ پدرو لوپز که بود؟

پدرو آلونسو لوپز در سال 1948 در کلمبیا متولد شد.  پدر او، مگداردو ریس، شش ماه قبل از تولدش در لا ویولنسیا به قتل رسید. لوپز در هشت سالگی در حال تلاش برای آزار خواهرش بود که مادر او را دید و از خانه اخراج کرد.

لوپز بی خانمان در خیابان‌های بوگوتا سرگردان بود و مکررا مورد آزار جنسی قرار گرفت. پس از این حادثه، برای محافظت از خودش به گروهی از کودکان خیابانی پیوست.

لوپز در سال 1969 به دلیل سرقت خودرو به هفت سال زندان محکوم شد. در این دوره از حبس، توسط سه زندانی دیگر مورد تجاوز قرار گرفت که بعداً آنها را کشت و منجر به افزایش دو سال محکومیت وی شد.

لوپز پس از آزادی از زندان در سال 1978، شروع به سرگردانی در منطقه شمال غربی آمریکای جنوبی کرد و در نهایت به پرو رسید. او بعداً ادعا کرد که در این مدت، بیش از 100 دختر را به قتل رسانده است. او مدعی شد قربانیان خود را عمدتاً در خیابان و از بین کودکان قبایل بومی انتخاب می‌کرد.

در حالی که این ادعاها غیرقابل تأیید هستند، مشخص است که لوپز پس از تلاش برای ربودن یک دختر 9 ساله برای مدت کوتاهی توسط یک قبیله بومی در جنوب مرکزی پرو دستگیر شد. بومیان لوپز را برهنه کردند و قصد شکنجه داشتند، اما یک مبلغ آمریکایی، قبیله را متقاعد کرد که لوپز را آزاد کنند و او را به پلیس تحویل دهند.

پلیس لوپز را بازداشت نکرد و در عوض او از کشور اخراج شد. پس از اخراج لوپز از پرو، او جنایات خود را از سر گرفت و این بار اکوادور را برای قتل های سریالی انتخاب کرد.اگرچه مقامات متوجه افزایش افراد ناپدید شده، به ویژه دختران جوان، در مناطقی شدند که او در آنجا سفر کرده بود، آنها به این نتیجه رسیدند که ناپدید شدن‌ها به احتمال زیاد موارد قاچاق انسان بوده است. در نهایت در آوریل 1980، مناطق اطراف آمباتو در اکوادور، تحت تاثیر سیل شدید قرار گرفت و بقایای چند دختر جوان که قبلاً ناپدید شده بودند، کشف شد.

مدت زیادی پس از سیل، یک زن محلی به نام کاروینا پوودا با دختر 12 ساله‌اش ماری در راه خانه بود که لوپز قصد برای ربودن آنها دست به کار شد. بازرگانان محلی توانستند بر لوپز غلبه کنند و او را تا رسیدن پلیس نگه دارند. لوپز پس از دستگیری در بازداشت پلیس ابتدا از همکاری در بازجویی خودداری و سکوت را انتخاب کرد، اما در نهایت شروع به اعتراف به جنایات خود کرد.

او به کاپیتان پلیس به نام پاستور کوردووا، که در یک سلول با او قرار داده شده بود و خود را به عنوان یک زندانی نشان می داد، گفت در مجموع بیش از دویست نفر را در اکوادور، ده ها نفر را در پرو و بسیاری دیگر را در کلمبیا به قتل رسانده است.

او روش عمل خود را اینگونه توصیف کرد که ابتدا قربانی را با یک ریزه کاری از فضاهای عمومی دور می کند، سپس آنها را مورد تجاوز قرار می‌دهد و در نهایت خفه می‌کند.

او همچنین ادعا کرد که گهگاه اجساد قربانی را از محل دفنشان بیرون می‌کشد و با آنها “پارتی چای” برگزار می‌کند.

وقتی از لوپز در مورد انگیزه خود از قتل پرسیدند، گفت: “من در سن هشت سالگی بی گناهی خود را از دست دادم، بنابراین تصمیم گرفتم همین کار را با هر تعداد دختری که می توانم انجام دهم”

این قاتل سریالی بلافاصله پس از اعترافات، مقامات را به محل دفن اجساد 53 قربانی هدایت کرد و اعترافات او به زودی منجر به تایید مجموع 110 نفر در اکوادور شد.

لوپز در سال 1980 به 16 سال زندان محکوم شد که این مجازات حداکثر مجازات زندان موجود در اکوادور در آن زمان بود.

لوپز دوران محکومیتش را در زندان گارسیا مورنو در نزدیکی کیتو گذراند و دو سال زودتر، در 31 آگوست 1994 از زندان آزاد شد. او در مصاحبه ای کوتاه مدتی قبل از آزادی خود را “مرد قرن” توصیف کرد و گفت به دلیل “رفتار خوب” آزاد شده است.

لوپز پس از آزادی از کشور اخراج شد و در بدو ورود به کلمبیا به عنوان یک مهاجر غیرقانونی بازداشت شد. دادستان ها نتوانستند علیه او پرونده ای تشکیل دهند، و در عوض او را مجنون اعلام کردند و به یک بیمارستان روانی تحویل دادند، اما او در سال 1998، عاقل اعلام و با وثیقه 70 دلاری آزاد شد، به شرط اینکه او به طور دوره ای وضعیت خود را به مقامات گزارش می داد. او تقریباً بلافاصله متواری شد و آخرین گزارش از مشاهده لوپز مربوط به سپتامبر 1999 بود، زمانی که او از ثبت احوال ملی بازدید کرد تا کارت شهروندی خود را تمدید کند. بعد از آن دیگر از این قاتل سریالی خبری در دست نیست.

2.5/5 - (2 امتیاز)

برای عضویت در کانال تلگرام کلیک کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا