پرونده های جناییخبر اصلی

کوچ‌های پی‌در پی قاتلان زنجیره‌ای

دنیای قاتلان سریالی پر از پیچیدگی‌ها و رازهایی است که هنوز فاش نشده‌اند؛ اما کاملا مشخص است که با پیشرفت فناوری و تغییر در الگوهای جامعه، روند عملکرد و فرآیند‌های مجرمانه این قاتلان نیز تغییر کرده است.

از زمان وقوع قتل‌هایی با شیوه‌های خارج از تصور که منجر به ساخته افسانه‌ها شد تا قتل‌هایی که با کمک اینترنت صورت می‌گیرد، ما شاهد تحولات گسترده‌ای در روش‌های ارتکاب جرایم از جمله تغییر شیوه پی‌در‌پی قاتلان سریالی بوده‌ایم.

رمز و رازهای دنیای قاتلان زنجیره‌ای همچنان در انتظار بررسی و مو‌شکافی دقیق‌تر هستند. چنین تحقیقاتی می‌تواند به بالا بردن آگاهی عمومی درباره رفتارها و روش‌های قاتلان زنجیره‌ای و در نهایت پیشگیری از این جرم‌ها کمک کند.

بیشتر بخوانید: چرا دوره طلایی قاتلان زنجیره‌ای به پایان رسید

 

یکی از روش‌هایی که قاتلان سریالی قبلا از آن استفاده می‌کردند، سوار کردن مسافران جاده‌ای بود. پل هولز، کارآگاه بازنشسته تاکید می‌کند در دهه هفتاد شاهد بسیاری از قاتلانی بود که مسافران کنار جاده‌ای (hitchhikers) را طعمه قرار می‌دادند. آن زمان هیچ‌هایکرها همچنان هیچ ترس و ابایی از سوار شدن به ماشین یک غریبه به خود راه نمی‌دادند.

او می‌گوید:” آنچه که در نهایت اتفاق افتاد این بود که در نتیجه این جرایم و جنایات و انتشار اخبار آنها، زنان از مسافرت به سبک کنار جاده‌ای و نشستن در ماشین‌‌های گذری دست کشیدند و این کار را متوقف ‌کردند”.  بنابراین در چنین شرایطی دیگر انبوهی از قربانیان بالقوه برای قاتلان وجود نداشت و به تعبیر هولز  پس از آن قاتلان سریالی که تا پیش از آن گویی در استخری از قربانیان بودند، از این روش دست کشیدند.

همچنین قاتلانی مانند قاتل “گلدن استیت” و “نایت استالکر”  که به راحتی به خانه‌ها وارد می‌شدند، با افزایش سیستم ایمنی خانه‌های از اقدامات مشابه منصرف شدند. به همین دلیل در دهه نود موقعی که فرزندان مجروحان جنگ ویتنام بزرگ شده بودند، قاتلان زنجیره‌ای عمدتاکارگران جنسی را هدف قرار می‌دادند و به آنها حمله می‌کردند.

هولز می‌گوید:” در حوزه قضایی که من در آن مشغول بودم، شاهد پرونده‌های سریالی قتل کارگران جنسی بودیم و می‌دیدم که موارد زنجیره‌ای از قتل این افراد افزایش یافته است. این روند از سال ۱۹۹۰ شروع شد و شکارچیان به کارگران جنسی که در خیابان بودند، سوق پیدا کردند. آنها گروهی از قربانیان آماده بودند که به طور داوطلبانه سوار ماشین‌ها می‌شدند و  در صورت ناپدید شدن کسی دنبالشان نمی‌گشت و جستجویی برای یافتن‌شان آغاز نمی‌شد.”

همانطور که کارگران جنسی با هوش‌تر شدند و تجاربشان را با هم به اشتراک گذاشتند تعداد این گونه قتل‌ها رفته رفته کمتر شد، چون این گروه آموختند چگونه از خود محافظت کنند. با کاهش آمار کارگران جنسی به عنوان قربانیان قتل‌های سریالی، این دسته از مجرمان مخوف هم تغییر شیوه دادند.

شاید این تغییر شیوه‌ها را بتوان با قانون پایستگی انرژی مقایسه کرد. قانون پایستگی انرژی می‌گوید مقدار انرژی در یک سیستم تک‌افتاده (ایزوله، منزوی) ثابت می‌ماند. طبق این قانون ه انرژی از بین نمی‌رود و به وجود نیز نمی‌آید. فقط از شکلی به شکل دیگر تبدیل می‌شود؛ مثلاً انرژی جنبشی به انرژی گرمایی تبدیل می‌شود. در یک سیستم ایزوله جامعه نیز می‌توان اینطور تعبیر کرد که قاتلان سریالی همیشه وجود دارند فقط شیوه خود را تغییر می‌دهند.

با کم شدن تعداد کارگران جنسی به عنوان قربانیان قاتلان زنجیره‌ای که در پی آگاهی این قشر بی‌حمایت جامعه و همچنین حساس شدن برخی از خبرنگاران کاتفاق افتاد، قاتلان زنجیره‌ای به دنیای آنلاین نقل مکان و طعمه‌های خود را در فضای مجازی شناسایی کردند و به دام انداختند، چون این محیط بستری برای ناشناخته ماندن و کمتر دیده شدن فراهم می‌کرد و مهمتر از آن هنوز کسی در مورد خطراتی که در کمین است هشدار نداده بود. برای مثال، قاتل کریگلیست (Craiglist ) با نام مستعار فیلیپ هاینس مارکوف  (Philip Haynes Markoff ) که مظنون به سه سرقت و یک قتل بود، اگرچه محکوم نشد اما به خاطر ماجرایی که برایش اتفاق افتاده بود به زندگی خود پایان داد.

او برای قتل  ماساژوری که از طریق کریگلیست (Craiglist) ملاقات کرده بود در سال ۲۰۰۹ متهم شد، اما پیش از آنکه به دادگاه و پای میز محاکمه برود خودکشی کرد. هولز می‌گوید:”این بازی موش و گربه بین پلیس و قاتلان است، چرا که آنها به جایی می‌روند که بتوانند راحت‌تر به قربانیان دسترسی پیدا ‌کنند.”

هولز در مورد حضور قاتلان سریالی در فضای اینترنت و شناسایی و به دام انداختن قربانیان از طریق شیوه‌های آنلاین، می‌گوید: “تکنولوژی و فناوری که مجرمان مختلف، از جمله قاتلان سریالی را از انواع خاصی از جرایم و جنایات باز می‌داشت، حالا انجام انواع دیگری از جرایم را ممکن می‌کند و به آنها اجازه می‌دهد جرایم را با شیوه دیگری انجام دهند. در چنین شرایطی دیگر قرار نیست قاتلان سریالی از نوع قتل‌های قاتل گلدن استیت را بار دیگر ببینیم، چون تکنولوژی به کمک مجریان قانون آمده و این افراد زودتر گرفتار می‌شوند. من کاملاً این موضوع را قبول دارم.”

امتیاز شما
برای عضویت در کانال تلگرام کلیک کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا